سال و یار


سال و یار

هر سال کنم کاری، یک بازی تکراری دانم که تو میفهمی این است وفاداری ما قافیه پردازیم، اسرار عزل سازیم اینگونه نکن باور، بیهوده نمی توانیم نوروز و هوایش را،شور و شب ونورش را آن عشق و شعورش را،تقدیم تو...

هر سال کنم کاری، یک بازی تکراری
دانم که تو میفهمی این است وفاداری
ما قافیه پردازیم، اسرار عزل سازیم
اینگونه نکن باور، بیهوده نمی توانیم
نوروز و هوایش را،شور و شب ونورش را
آن عشق و شعورش را،تقدیم تو کردم باز
دانم که تو میفهمی این است هواداری
سالت به سلامت یار، کم بود دگر این دیدار
از این که تو هستی خوش، من هم بکنم تکرار
تکرار دعای شاد، از بحر تو ای دلدار.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دیکته شب | دیکته کلاس اول دبستان