طالب جنگ
منِ توبهشکن و تَوبِ نصوح ای ناصح؟ پندِ اینسان بُوَد اعلانِ به جنگی واضح من و آن خواجه که از عشق دگر توبه نکرد تن به توبه ندهیم از سَرِ طعنِ ناصح (1) ما نه خود طالب جنگیم، ولی زاهد هست نه در آید...
منِ توبهشکن و تَوبِ نصوح ای ناصح؟
پندِ اینسان بُوَد اعلانِ به جنگی واضح
من و آن خواجه که از عشق دگر توبه نکرد
تن به توبه ندهیم از سَرِ طعنِ ناصح (1)
ما نه خود طالب جنگیم، ولی زاهد هست
نه در آید قدمی از درِ صلح، آن صالح
کشوری هست که با کلّ جهان در جنگ است
لیک اندر پیِ اصلاحِ جهانی، مصلح
(اصلحوا) خوان به دل و شرح ز واعظ بِگُذار
کآیهٔ محکم قرآن نه بخواهد شارح
حرف مدّاح گذار و وصفِ رندان بشنو
عاقلان کی شنوند حرفِ حساب از مادح
بس کن این قَدْح که از خنجرِ این خلقِ شریف
قَدَحِ خون بشود جمجمهٔ هر قادح
(حاشیه)
(1) اشاره به غزل معروفی از حافظ که شامل دو بیت زیر است:
من (ترک عشقِ) شاهد و ساغر نمیکنم
صد بار (توبه) کردم و (دیگر)...نمیکنم
(ناصح به طعن) گفت که رو (ترک عشق) کن
محتاج (جنگ) نیست برادر، نمیکنم
پندِ اینسان بُوَد اعلانِ به جنگی واضح
من و آن خواجه که از عشق دگر توبه نکرد
تن به توبه ندهیم از سَرِ طعنِ ناصح (1)
ما نه خود طالب جنگیم، ولی زاهد هست
نه در آید قدمی از درِ صلح، آن صالح
کشوری هست که با کلّ جهان در جنگ است
لیک اندر پیِ اصلاحِ جهانی، مصلح
(اصلحوا) خوان به دل و شرح ز واعظ بِگُذار
کآیهٔ محکم قرآن نه بخواهد شارح
حرف مدّاح گذار و وصفِ رندان بشنو
عاقلان کی شنوند حرفِ حساب از مادح
بس کن این قَدْح که از خنجرِ این خلقِ شریف
قَدَحِ خون بشود جمجمهٔ هر قادح
(حاشیه)
(1) اشاره به غزل معروفی از حافظ که شامل دو بیت زیر است:
من (ترک عشقِ) شاهد و ساغر نمیکنم
صد بار (توبه) کردم و (دیگر)...نمیکنم
(ناصح به طعن) گفت که رو (ترک عشق) کن
محتاج (جنگ) نیست برادر، نمیکنم