ماه من


ماه من

یار آمد ماه من شد دوتا چشم خمار بوی عطرش کرد مارا مست یار لحظه اول که چشمم خورد به او من شدم شیفته چشمان او دل سپردم تا شود بال و پرم بیخیال هرچه آید بر سرم دوستش میدارم و دل مینهم اتش افروخته را...

یار آمد ماه من شد دوتا چشم خمار
بوی عطرش کرد مارا مست یار
لحظه اول که چشمم خورد به او
من شدم شیفته چشمان او
دل سپردم تا شود بال و پرم
بیخیال هرچه آید بر سرم
دوستش میدارم و دل مینهم
اتش افروخته را جان میدهم
شایدم روزی شوم خاکستر
که نجویم زین چشا من خاص تر
بس که ناز دارد بی عیب و ریاست
کز نجابت همچو ملک و حوریاست
برمن آزرده دل چون مرحم است
کوهی محکم شد همچون سنگر است
زخمهایم با وجودش خوب شد
دل بشکسته من مسرور شد
بر من بر گل نشسته جان شد
همچو موج امد و کشتی رو شد
این حکایت عاقبت دانم بد است
ناخدای من بمان گرچه کم است
دوستت دارم تو را تا انتها
گرچه باشیم یا نباشیم ساقیا
همه از عشق و وفا دم میزدند
خنجری بودند که ناگه میزدند
گرچه رفتند این همه نامردان
چون ندارم همدمی با من بمان



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد‌؟ +‌روش درمان