شیدا


شیدا

شاید نمی دانی دگر در انتظارت نیستم من بیقرارم از خودم اما قرارت نیستم خورشید بودی زهره هم با من به گردت می پرید با زهره هم بیگانه ام من در مدارت نیستم با من گذر کن از خزان اما تو ای زیبا بدان پائیز...

شاید نمی دانی دگر در انتظارت نیستم
من بیقرارم از خودم اما قرارت نیستم

خورشید بودی زهره هم با من به گردت می پرید
با زهره هم بیگانه ام من در مدارت نیستم

با من گذر کن از خزان اما تو ای زیبا بدان
پائیز و سرما بگذرد فردا بهارت نیستم

با دام چشمانت مرا پابند خود کردی ولی
امشب که دامت بسته شد دیگر شکارت نیستم

شیدا شدم در قصه ها پیدا شدی با عشق من
دردا که .دا. داری تو هم من از تبارت نیستم

با چشم بارانی تو را هر جا کنارم دیده ام
تا چتر خود را بسته ای دیدی کنارت نیستم

روشن نمودی کومه ام هر شب که مهتابی نبود
در تار خاموشان شب شمع مزارت نیستم .
........................................................


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فال ابجد امروز سه شنبه 18 اردیبهشت 1403/ منتظر دست خیر دیگران نباش