جدایی


جدایی

مثل اشفتگی مجرمی در حال فرار برو، از خاطره‌هایت، اصلا اثر جا نگذار آرزوهایم با تو مردن، و با تو زندگی بود کسی بر اورده‌ کرد، دنیا آرزویی از کسی ای که از کوچه معشوقه‌ی ما میگذری قسمت ما نشد، این عشق...

مثل اشفتگی مجرمی در حال فرار
برو، از خاطره‌هایت، اصلا اثر جا نگذار

آرزوهایم با تو مردن، و با تو زندگی بود
کسی بر اورده‌ کرد، دنیا آرزویی از کسی

ای که از کوچه معشوقه‌ی ما میگذری
قسمت ما نشد، این عشق حلالت باشد

دست هر چند افتاده به قلاب دلم اما
شکار شاه ماهی‌ها فقط باتور می‌چسپد

ماتهش دیدیم، واسه همین سکوت میکنم
نظاره گر شما به دوران رسیدگی ها هستیم

بی ادبی نباشد، قبل رفتن، بامن کنج این آتش بنشین
مرد تنها می‌تواند، خوب چاهی آتشی دم کند



بی احساس