نارفیق...


جز من کسی که یاد تو هر شب کند که بود ؟ ای نارفیق ، رفته ام از یاد تو چه...
جز من کسی که یاد تو هر شب کند که بود ؟ ای نارفیق ، رفته ام از یاد تو چه زود هر لحظه من به یاد تو هستم ولی تو چه ؟ یادآوری کنم که تو یادم کنی کنی چه سود گفتی که تا ابد به تو خورده گره دلم افسوس سست...
جز من کسی که یاد تو هر شب کند که بود ؟
ای نارفیق ، رفته ام از یاد تو چه زود

هر لحظه من به یاد تو هستم ولی تو چه ؟
یادآوری کنم که تو یادم کنی کنی چه سود

گفتی که تا ابد به تو خورده گره دلم
افسوس سست بود و ز هم خست تار و پود

گفتی که محرم دل و بر زخم مرهمی
بر منکر تمامی این گفته ها درود

چون نوشدارویی که پس از مرگ می رسد
دیر آمدی و سیل غم آواره ام نمود

از بی وفایی های تو و هم مسلکان تو
قلبم هزار تکه شد و سینه ام کبود

گاهی ز قلب و گاه به قلبی برو ولی
آنجا نرو که منتظرت هیچ کس نبود

سر را به سنگ عبرت از این قصه کوفتم
شاید که خاطرات تو را از سرم زدود