30-01-1403
شعرنو
شعرنو
8
عشق بهار
گاه دنیا را به کامم می کند رویای عشق گاه زهری بر روانم می نهد سودای عشق گاه با لبخند جانان، اوج می گیرد دلم گاه اما اشک باران می کند فتوای عشق گاه...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
دیدار
دیدار تپش قلب من از لحظه ی دیدار تو بود شَرم و سُرخی من از چهره و انوار تو بود هر چه از دوری و دلتنگی خود می گفتی نُت به نُت حرف دلم،هرچه به افکار...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
دل دیوانه
بیمه اش کردم به نامت این دل دیوانه را قاب چشمت بسته آذین کُنجِ این ویرانه را آتشی انداخت بر جان ، پیچش مستانه ات از مِی سرخِ لبت پُر کرده ام پیمانه...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
3
خائن غاصب
بود ننگ بی حدتورا غاصب پست دون بدست گروهی که مردند گشتی زبون تمام شدرجزها که خواندی به میدان بیا اگر مرد میدان جنگی به ایران بیا به چشمت ببین...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
شرنگ دوریت
برخیز و در آغوشم بگیر بگذار آتش لبهایم به پای قدم هایت شکوفه بزند و خودنمایی کند آخرین تصویر لبخندت را در خیالم نقش بسته ام ناگاه شرنگ دوریت رگهایم...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
3
قاضی
تو خوب میدانی ای قاضی جهانم رو به اتمام است تو خوب میدانی بعد از او دلم با غصه ادغام است بگیر جان پشیزم را غمم خارج از ارقام است خودم جانیِ خود بودم...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
3
بی حاصل و کرت
بی حاصل در خیابان ایستاد روبه کوچه ، داد می زد کس نبود بی جواب ، فریاد می زد........ کرت در مرز سحر بی خبر از صبح و دانه های در زمین کرت آبی، می...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
یا علی گفتیم
یا علی گفتیم از روز ازل یا علی گفتیم آغاز غزل یا علی گفتیم هنگام سلام شد معطر زندگی با این کلام یا علی گفتیم با عطر اذان با تمام انس و جن در آسمان...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
ارزو
مهدیا پیر شدم قدرت و یارای جوانی نمانده است قدم خمید و موها سفید گشت چیزی از من نمانده است می ترسم دیدار روی تو را ارزو برم به خاک نتوانم یک روز...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
نقش قالی
نقش قالی........... ما که هستیم همچون نقشی بر روی قالی بی روح و عمل در بازی زندگی ما که هستیم که وقت رفتن دیگر رنگی نداریم فقط در چهارچوب نقش قالی...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
بابونه
به روی شانه ی کدام غزل نشسته ای؟ که گیسوانت را آفتاب اینگونه شانه کرده است و مرا به بهاران چشمانت برده است چشمم را ببین از ذوق همچنان می بارد تا...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
شهلا
مرا آتش زدی باچشم شهلا ربودی این دلم باسحر اعلا نمودم سجده ای برخاک راهت تمام جان شدم غرق تمنا براین فتنه شدم من مات ومبهوت که موزون بوده ای چون...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
نیلوفران وحشی
عشق تنها عشق... از توعاشقانه ساخت و از من شاعر پنجه در پنجه ی خورشید به تو نگاه می کنم خانه ای میسازم بر آسمان بیکران چراغش ماه سایه بانش ابر باغچه...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
ماهی قرمز
لی لی کنان عبور دشت هم گام یاس های وحشی هم بال قاصدک های اهلی پیوستن پرستوهای رها بهار آمده بود باران یورش آورد سرازیر شد دریای ماهی های قرمز سوار...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
ابر سرگردان
ابر سرگردان زیر باران قدم زدن با یار جان جانم چه لذّتی دارد دست در دست هم به آرامی راستی که چه شوکتی دارد چک چک قطره های باران را در کنار تو دوست می...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
هذیان
سایه ای گرچه در دل و جانی دیدنت هم ندارد امکانی من ندانسته بودم آنجایی وازچه رو بی سبب هراسانی می دوم می دوم به دنبالت می روی می روی شتابانی آرزو می...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
مریم
گل مریم تو بهاری و هر تک و توک تک مصرع تو کبوتریست که آواز میخواند به نامم سرودی شو و شعرهایم را درآغوشم گیر تا مرا تاریخی باشد از تندر......
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
بی خبری
چندسال گذر کرد ز عمرم و نیامد ز تو خبری آه ای عزیزم رسمش نبود اینهمه ستمگری بیخود ز خویشتن کردی مرا،فرهاد کوهکنم دانم که گر بمیرمم نتوانم دل از تو...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
اگر عاشقی...
دال اگر عاشقی، مهر و وفایی بکن بیجهت، بیدلیل، صلح و صفایی بکن دال اگر عاشقی، دشمن جانم نشو جان و دل با هم است، فکرِ بقایی بکن حال بیمارِ من، باز...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
تنهایی
تنهایی شبیه چند خط نازک چسبیده بود گوشهی چشمهایش وقتی میخندید بیشتر مشخص میشد. منیر ولیزاده
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
زندگی کن ..؟
زندگی کن ..؟ زندگی کن لخظه ه ارا باهمه نیک و بدش عمر کوته ارزش حسرت تراویدن نداشت ناله دارد روز و شب ازدرد مفصل ریز خواب آنکه کاری جز رباخوردن و...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
9
دلتنگی
دور از تو غم بردلم سنگینی می کند می دانم گریه راه حلِ دلتنگی نیست تویی که رفته ای در آغوشم حک شده ای در امواج ساحل دلتنگی بوسه ای به باد سپردم برای...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
با من بمون
با من بمون چکاوکم با من یه فنجان چای بنوش با من توو این جنگل سبز پیرهن دریا رو بپوش با من بمون شقایقم راهی نمونده تا قایقم دستامو بگیر تا حس کنم توو...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
9
مبتلایت باشم
ای کاش سرود آشنایت باشم تا شاهد هرچه لحظه هایت باشم شاعر شدنت را به تماشا بنشینم یک حرف میان وازه هایت باشم آنی بوزد رایحه ی خوب تو و من سرمست ترین...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
عشق شبی
عشق شبی در زد و رفت خورده مگیر از تب من باده بجوی از لب من مست مشو که غافلی سر نهان من ز من عهد بیاورم دمی باده زنم دمادمی مست نیم که عاقلم عاقل جان...