30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
شهلا
مرا آتش زدی باچشم شهلا ربودی این دلم باسحر اعلا نمودم سجده ای برخاک راهت تمام جان شدم غرق تمنا براین فتنه شدم من مات ومبهوت که موزون بوده ای چون...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
نیلوفران وحشی
عشق تنها عشق... از توعاشقانه ساخت و از من شاعر پنجه در پنجه ی خورشید به تو نگاه می کنم خانه ای میسازم بر آسمان بیکران چراغش ماه سایه بانش ابر باغچه...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
ماهی قرمز
لی لی کنان عبور دشت هم گام یاس های وحشی هم بال قاصدک های اهلی پیوستن پرستوهای رها بهار آمده بود باران یورش آورد سرازیر شد دریای ماهی های قرمز سوار...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
ابر سرگردان
ابر سرگردان زیر باران قدم زدن با یار جان جانم چه لذّتی دارد دست در دست هم به آرامی راستی که چه شوکتی دارد چک چک قطره های باران را در کنار تو دوست می...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
هذیان
سایه ای گرچه در دل و جانی دیدنت هم ندارد امکانی من ندانسته بودم آنجایی وازچه رو بی سبب هراسانی می دوم می دوم به دنبالت می روی می روی شتابانی آرزو می...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
مریم
گل مریم تو بهاری و هر تک و توک تک مصرع تو کبوتریست که آواز میخواند به نامم سرودی شو و شعرهایم را درآغوشم گیر تا مرا تاریخی باشد از تندر......
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
بی خبری
چندسال گذر کرد ز عمرم و نیامد ز تو خبری آه ای عزیزم رسمش نبود اینهمه ستمگری بیخود ز خویشتن کردی مرا،فرهاد کوهکنم دانم که گر بمیرمم نتوانم دل از تو...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
اگر عاشقی...
دال اگر عاشقی، مهر و وفایی بکن بیجهت، بیدلیل، صلح و صفایی بکن دال اگر عاشقی، دشمن جانم نشو جان و دل با هم است، فکرِ بقایی بکن حال بیمارِ من، باز...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
تنهایی
تنهایی شبیه چند خط نازک چسبیده بود گوشهی چشمهایش وقتی میخندید بیشتر مشخص میشد. منیر ولیزاده
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
زندگی کن ..؟
زندگی کن ..؟ زندگی کن لخظه ه ارا باهمه نیک و بدش عمر کوته ارزش حسرت تراویدن نداشت ناله دارد روز و شب ازدرد مفصل ریز خواب آنکه کاری جز رباخوردن و...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
9
دلتنگی
دور از تو غم بردلم سنگینی می کند می دانم گریه راه حلِ دلتنگی نیست تویی که رفته ای در آغوشم حک شده ای در امواج ساحل دلتنگی بوسه ای به باد سپردم برای...
30-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
با من بمون
با من بمون چکاوکم با من یه فنجان چای بنوش با من توو این جنگل سبز پیرهن دریا رو بپوش با من بمون شقایقم راهی نمونده تا قایقم دستامو بگیر تا حس کنم توو...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
9
مبتلایت باشم
ای کاش سرود آشنایت باشم تا شاهد هرچه لحظه هایت باشم شاعر شدنت را به تماشا بنشینم یک حرف میان وازه هایت باشم آنی بوزد رایحه ی خوب تو و من سرمست ترین...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
عشق شبی
عشق شبی در زد و رفت خورده مگیر از تب من باده بجوی از لب من مست مشو که غافلی سر نهان من ز من عهد بیاورم دمی باده زنم دمادمی مست نیم که عاقلم عاقل جان...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
برخی شب ها
برخی شب ها همه چیز متفاوت است گهواره ی زندگی گوئی اسیرِ تصنیفی است که مدتها پیش اسقاط شده ودرد، بسیارِ بسیار ما را وا می دارد به غوطه زدن در نیازبه...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
دایره ی عشق
باید که اصول عشق من را تو بدانی در دایره ی عشـــق، تو در مرکـز آنی تو سـوزن پـرگاری و من نوک مدادم من دور تو می گردم و دورم نتوانی
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
9
حسِ دلتنگی
حسِ دلتنگیِ چشمان تو را نتوان گفت به شعری کوتاه گر چه رویایِ رسیدن دارم دفترم دفترِ ناکامی هاست زمرّدپور
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
داغ پدر
سری رفت و سرم بر دار شد غروب غم انگیز باز تکرار شد در پس کوچه های خالی شهر قصه ی غصه ها بود، زار شد الف. قلم
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
چشم ِتر
روبسوی کوی اوقصدسفردارم هنوز گرچه از مست دوچشمش چشم تر دارم هنوز بارقیبان می زند جام وکند انکار ما از ادا و عشوه هایش من خبر دارم هنوز شهد شیرین لبش...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
رفتی...
ای تمام من تو و تمام تو من کجایی نمی توانم باور کنم که تو از من جدایی رفتی و نیمی از من را با خودت بردی کمرم را شکستی بدون هیچ خطایی
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
ایمان
گر ایمان نباشد هستی بر فناست هستی از هسته خویش در کماست چو باید قِصاص گردد عَدَم از اساس نَفس معدوم شود هستی در بقاست
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
کابوس
دریغا این کابوس منادی عشق و ترانه نبود که گیسو پیچ ، هزاران ستاره مغموم خواب خود کرده ایم حالا تو بیا سر سطر تکلم درد را بنویس ابر هم که در دوایر...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
فهم تو
آنچنان در سر و در جان منی و غرق در فهم توام که انگار نه انگار زندگی جنبه ی دیگر دارد ته آرزو و همه چیز این منه ناقابل شده بوییدن و بوسیدن هر رهگذری...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
جفنگ..
گفتا که من اش..کرده نوازی.. او ساغر من عشق نوازی.. گفتم فکنم ای جان باش تو قاضی..من بنده تو بنده نوازی.. چشمم پی چشمان دلت رفت.. وایم..ای وای شدم...