29-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
قاضی
تو خوب میدانی ای قاضی جهانم رو به اتمام است تو خوب میدانی بعد از او دلم با غصه ادغام است بگیر جان پشیزم را غمم خارج از ارقام است خودم جانیِ خود بودم...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
بی حاصل و کرت
بی حاصل در خیابان ایستاد روبه کوچه ، داد می زد کس نبود بی جواب ، فریاد می زد........ کرت در مرز سحر بی خبر از صبح و دانه های در زمین کرت آبی، می...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
3
ای انسان.انسانشناشی
ای انسان.انسانشناشی غم رهاکن زدل که آزادی تا همهِ عمردل امان باشد عشق داند که عالم شادی جاده اش سوی دلبران باشد
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
ای مادر
ای که فرزندی چو جان اند برت می پروری غافل از فردا مباش زیرا که تو یک مادری نیک و بد گردیدنش بسته به سبک و کار تو چونکه تو اورا به هر سبکی که خواهی...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
وعده صادق
به وعده صادق قسم که دل دشمنان باشد پراز درد و غم، به ناله ی کودکان بی پناه غزه قسم، به نور هنگامی که می شکند سکوت شب را قسم به مظلوم درپسِ دیوارحصر...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
8
یاقوت
یاقوت لبت قرمز چون لاله رنگ سخنت از این زمانه دریا به صدف راز درونش مروارید شب دارد نشانه
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
3
یک سال عشق
سالی که گذشت طعم شیرین عشق را با تو چشیدم یک ثانیه هم زندگی را بی تو ندیدم من مست چشمان تو بودم به عشق تو نوشتم به عشق تو سرودم دیدن تو تازه تر از...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
کجایی
خدای مادرم ایران کجایی (بماندم بی سر و سامان کجایی) خدای پادشاه پادشاهان اهورا؛ زاده زروان کجایی ندارد بعد تو آتش فروغی سیاوش سوخت در بهتان کجایی...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
نقاب
افسرده که نه حالتمان گاه خراب است چون می بزنی عقل کمی رو به سراب است مجنون شده بودیم نظر بسته و عاشق عاشق شدن از روی هوس مثل حباب است یک دیده نظر...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
بوسه بر خاک تن
بوسه بر خاک تن................. چگونه بوسه بر خاک تن زنم چگونه با فریبی دل خود را آرام کنم چگونه به دنبال شهر رویا وخیال آواره شهرهای نادیده درون...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
3
جنگ
جنگ خواهد شد بین من و من بر سر چشمانت در قحط سالی بوسه و باران ها
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
داغ دلم
داغ دلم از صبا بپرسید وز خون دل خدا بپرسید آن کس که به سینه سنگ ما زد از چیست به ما جفا بپرسید رفتیم به راه عاشقیها این راه ز رهنما بپرسید در گوشه...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
کتاب عشق
قصه ی اومدنت.. قصه ی نــور و روشنــی گرچه مثل ماه شب..دوره و دست نیافتنی اومــدی روشنــیه ظلــمتِ ذهــن من شــدی مهر و عشق تو برام... تا ته دنیــا...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
اشک هایم
پس رفتنت برف بارید باران بارید وخورشید دچار آفتاب سوختگی شد یخ زد آب شد تبخیرشد ریخت ولی هرگز خشک نشد اشک هایم...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
4
پلک مردد
لحظه ای شبنم وار جایی در ورای خیال میرویی که به عطر خاطرات آمیخته و این آویشن پر تکرار و خوش عطر که لابلای بوته ها چشمک میزند به آسمان دلم و من پر...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
سخن دل
سخن دل............. گاهی وقتا ما آدمها دوست داریم مردم آزاری کنیم یا که لباس جنگ بپوشیم و ویرانی و آشوبها بر پا کنیم گاهی هم آنقدر خوب می شویم که...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
مصلحت بود...
مصلحت بود که روزی سرکویت آیم بهرتسکین دلم باز به سویت آیم تو مرا هیچ نگفتی که چرا رنجه شدی که چرا رنجه چنین بر سر کویت آیم دل خود را که گره بسته آن...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
نمی دانم
کجای این غزلی در کجا ؟ نمی دانم همیشه با منی ، اما چرا ؟ نمی دانم گرفته بوی تو را ، کلِّ دفتر شعرم.... دلیل و علّت این قصّه را ، نمی دانم شبی بدون...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
آغوش خدا
گفتم هدف از خلقت من جور و مکافاتت بود؟ گفت سفله کنان را باید کَس می بود گفتم پیری و ظلمِ دیرینه همراه من است گفت خوش نوش که جانت هم ازآن من است گفتم...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
تا کی رجز خوانی
خدایا آسمانت را، زمینت را زمانت را شکوه و هستی و اوج توانت را اگر در دست خود داری،برای چشمهای این جهان رو کن برای چشمهای ما بیا غمزه لطفی به چشم و...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
9
شهر خواب است
شهر که خوابید خطاها کنید هر که خطا کرد تماشا کنید شهر که خواب است خرابم کنید مست و حطاکار خطابم کنید
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
7
بهار
با شروع فصل نو دل را بهاری می کنم غنچه های سرخ جان را آبیاری می کنم نغمه و بانگ بلندی از درون سر می دهم اندرین بزم طبیعت، شادمانی می کنم هر کجا شعر...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
فتح صادق
مقاومت غزل فتح صادق در پناه نور دنیا را تکان داده علی فتح صادق را سحرگاهان نشان داده علی روز و شب در خون شناور بود جسم کودکان غزه را با اذن مولایش...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
6
تولد
روز تولد میکند همواره تصریح یک مهره ای افتاده باز ازنخ تسبیح آری گذشته عمر من یک سال دیگر هرلحظه اش را میکنم با خویش تشریح وقتی چهار وچل برفت از...
29-01-1403
شعرنو
شعرنو
5
چنگ
این دل شکم نیست قلب من است سوخته مشتی درجان من است گرشکستی تاسوزد وآهی کشم باختی،چوحقی درچنگ من است