زانو در بغل
دیر آمدی القصه تا پهلو بگیرم هر شب به یادت در بغل زانو بگیرم شاید فضای عطر گیسوهات غافل از شاخههای مریم و شب بو بگیرم ماه است سقف شبهای از تو گفتن باید که شعر از شهد این کندو بگیرم مانند طاووسی می...
دیر آمدی القصه تا پهلو بگیرم
هر شب به یادت در بغل زانو بگیرم
شاید فضای عطر گیسوهات غافل
از شاخههای مریم و شب بو بگیرم
ماه است سقف شبهای از تو گفتن
باید که شعر از شهد این کندو بگیرم
مانند طاووسی می نازی و با ناز
منشور نور از کاهن هندو بگیرم
زود آمدم پیوسته با پیغامهایم
تا پاسخم را از تو رودررو بگیرم
مثل پلنگی تشنه میخواهم سرانجام
در چشمه های ساحلت آهو بگیرم
هر شب به یادت در بغل زانو بگیرم
شاید فضای عطر گیسوهات غافل
از شاخههای مریم و شب بو بگیرم
ماه است سقف شبهای از تو گفتن
باید که شعر از شهد این کندو بگیرم
مانند طاووسی می نازی و با ناز
منشور نور از کاهن هندو بگیرم
زود آمدم پیوسته با پیغامهایم
تا پاسخم را از تو رودررو بگیرم
مثل پلنگی تشنه میخواهم سرانجام
در چشمه های ساحلت آهو بگیرم