رنگین کمان
گر نیابی مرهمی زخمت به اب دیده شور مثل بارانی بهاری تا شود غم از تو دور نور چشمی غرق تاریکی نخواهم ، امدی سایههم بازیچه دستان سرما هست نور آسمان الوده طغیان می کندطوفان شده باد وحشی ، میبرد...
گر نیابی مرهمی زخمت به اب دیده شور
مثل بارانی بهاری تا شود غم از تو دور
نور چشمی غرق تاریکی نخواهم ، امدی
سایههم بازیچه دستان سرما هست نور
آسمان الوده طغیان می کندطوفان شده
باد وحشی ، میبرد ابر بهاریرا به زور
عاقبت ویرانه شد این بی ستون سینه ام
آدمی هم میشود تنها ولیکن به مرور
مثل ابرها شاد و رنگی کن جهانم هر زمان
پر ز آرامش وفا جو ساده خاکی بی غرور
مثل بارانی بهاری تا شود غم از تو دور
نور چشمی غرق تاریکی نخواهم ، امدی
سایههم بازیچه دستان سرما هست نور
آسمان الوده طغیان می کندطوفان شده
باد وحشی ، میبرد ابر بهاریرا به زور
عاقبت ویرانه شد این بی ستون سینه ام
آدمی هم میشود تنها ولیکن به مرور
مثل ابرها شاد و رنگی کن جهانم هر زمان
پر ز آرامش وفا جو ساده خاکی بی غرور