بسم رب الشهدا و الصدیقین
ای سپهبد من کوچکتر از آن هستن که برایت شعر بگویم
چه کنم که اشک در چشمانم و بغض شکسته در گلویم ای بزرگمرد
بخدا قسم که برادر و پدرم را انگار دوباره از دست داده ام
کوچکتر از آنم که به ملت ایران تسلیت بگویم
ای سپه سالار ایران
ای پرچم دار ایران
ای دریای خلیج همیشه فارس
ای سردار ای سلیمانی
ای مالک اشتر زمان
ای قامتت همچو نخل های بلند کرمان
مثل کوه همیشه مقاوم و استواری
لرزه به اندام دشمن میاری
ای دشمن همیشه از تو هراسان
ای تیر در چشم بدخواهان ایران
ای افتخار مردم ایران
ای میر و سپهسالار ایران
ای گرفته خواب راحت از چشم دشمنان ایران
وقتی خبر شهادت تو را شنیدیم
آه سوزناکی از ته دل کشیدم
گویی دوباره پیکر بی سر و بی دست برادر خود را دیدم
با رفتنت چه غوغایی به پا شد
انگار عاشورا و ایران کربلا شد
اشک در چشم مردم حلقه زده
غم غریبی در دل مردم خیمه زده
تو نرفتی برای ما همیشه زنده ای
ای سلیمان زمان همیشه پاینده ای
98/10/14
ای سپهبد من کوچکتر از آن هستن که برایت شعر بگویم
چه کنم که اشک در چشمانم و بغض شکسته در گلویم ای بزرگمرد
بخدا قسم که برادر و پدرم را انگار دوباره از دست داده ام
کوچکتر از آنم که به ملت ایران تسلیت بگویم
ای سپه سالار ایران
ای پرچم دار ایران
ای دریای خلیج همیشه فارس
ای سردار ای سلیمانی
ای مالک اشتر زمان
ای قامتت همچو نخل های بلند کرمان
مثل کوه همیشه مقاوم و استواری
لرزه به اندام دشمن میاری
ای دشمن همیشه از تو هراسان
ای تیر در چشم بدخواهان ایران
ای افتخار مردم ایران
ای میر و سپهسالار ایران
ای گرفته خواب راحت از چشم دشمنان ایران
وقتی خبر شهادت تو را شنیدیم
آه سوزناکی از ته دل کشیدم
گویی دوباره پیکر بی سر و بی دست برادر خود را دیدم
با رفتنت چه غوغایی به پا شد
انگار عاشورا و ایران کربلا شد
اشک در چشم مردم حلقه زده
غم غریبی در دل مردم خیمه زده
تو نرفتی برای ما همیشه زنده ای
ای سلیمان زمان همیشه پاینده ای
98/10/14