دوش بخوابم زدند قرعه لبهای تو
جام شرابم دهند از لعل ناب تو
خواب هوایی کند
این دل مستانه را
او چه داند که هوش
میبرد حال تو
پس چه کنم
مست تر یا به خواب ابد
آنچه به چشم دیده ام
دیده مستان تو
جام شرابم دهند از لعل ناب تو
خواب هوایی کند
این دل مستانه را
او چه داند که هوش
میبرد حال تو
پس چه کنم
مست تر یا به خواب ابد
آنچه به چشم دیده ام
دیده مستان تو