غمز چشم های تو


غمز چشم های تو

به صبح، آنچه دهد نور، چشم های تو است به باغ، آنچه دهد شور، خنده های تو است اگر برآمده هر صبح، آفتاب بلند یقین به کسب تلألؤ ز جلوه‌های تو است از آن شِکر که به هر خنده ات برون ریزد، هزار جان به...

به صبح، آنچه دهد نور، چشم های تو است
به باغ، آنچه دهد شور، خنده های تو است

اگر برآمده هر صبح، آفتاب بلند
یقین به کسب تلألؤ ز جلوه‌های تو است

از آن شِکر که به هر خنده ات برون ریزد،
هزار جان به فدایت که خون‌بهای تو است

به کوچه، نیمه‌ی شب، پیرِ می فروش سرود،
حدیث درد دل هر که در هوای تو است:

گناه مردن من پای تیغ غمزه‌ی توست
وگر که زنده، به آن شوق بوسه های تو است

اگر زچشمه ی شعرم شراب می جوشد،
ز جانم ی است که در پیچش صدای تو است

سپارمت به خدا، بس تو راست حسن و جمال
فدای عشق تو پیمان ، که هم سزای تو است

ح. جباری (پیمان)
وین، آوریل 2024



تزیین جشن الفبا در مدرسه | 40 ایده تزیین جشن الفبا در مدرسه برای کلاس اولی ها برای دهه ...