فراموش


فراموش

بی تو برایم زندگی پوچ است این زندگی بعد از تو توخالی‌ست گاهی که از تو شعر می‌گویم یک شهر می‌گویند که عالی‌ست من خسته‌ام از فکر آغوشت من را میان سینه‌ات گم کن من را ببر از شهر آدم‌ها دور از خودم...

بی تو برایم زندگی پوچ است
این زندگی بعد از تو توخالی‌ست
گاهی که از تو شعر می‌گویم
یک شهر می‌گویند که عالی‌ست

من خسته‌ام از فکر آغوشت
من را میان سینه‌ات گم کن
من را ببر از شهر آدم‌ها
دور از خودم دنیا و مردم کن

دست مرا پس می‌زنی اما
یک شب دوباره باز می‌گردی
درمان دردم بودی و هرگز
قلبم نمی‌فهمد خودت دردی...

با من چرا اینگونه تا کردی؟
من که پُرم از حس آغوشت
هرگز نفهمیدم چرا رفتی
قول قرارت شد فراموشت؟؟



گوشواره