درد


درد

درد دارد که خودم علتِ پیدا شدنِ تو باشم... بیقرارِ تو وُ لبخندِ قشنگت باشم... درد دارد که شبی بی خبر از من باشی ومن از بی خبری از دو جهان سیر باشم چه شبی باشد وُ من...

درد دارد که خودم علتِ پیدا شدنِ تو باشم...

بیقرارِ تو وُ لبخندِ قشنگت باشم ...

درد دارد که شبی
بی خبر از من باشی

ومن از بی خبری
از دو جهان سیر باشم

چه شبی باشد وُ من باشم و تنهایی ها
تو میانِ بغلش بی خبر از من باشی

سپیده امامی پور



سخت