چه شد جانم؟


چه شد جانم؟

تب عشقت مکرر جان گرفت و جان ز نو داد برایت بارها مردم دمی هم تب نکردی چرا شش سال، پایت عمر خود دادم؟ عزیزم... سیه شد روزم و روزی به یادم شب نکردی الهی شاد و خندان دائما باشی اگرچه غمم کمتر...


تب عشقت مکرر جان گرفت و جان ز نو داد
برایت بارها مردم دمی هم تب نکردی

چرا شش سال، پایت عمر خود دادم؟ عزیزم...
سیه شد روزم و روزی به یادم شب نکردی

الهی شاد و خندان دائما باشی اگرچه
غمم کمتر نکردی،چشم من کم تر نکردی

کفن پوشند موهایم چرا؟ رفتی؛ نگفتم...
دلم از غصه میمیرد؟ چرا باور نکردی؟

نشد وصل کسی که عاشقش بودم ببینم
نگاهش... آنکه می خواهی، ببینی تر نگردی

لبش... شهد وصال یار نوشی پر بگیری
دلش... بهر دلی دادی گلی، پر پر نگردی

نفهمیدم چه کردم یا چه گفتم آن شبِ شوم
چه شد جانم؟ چرا رفتی که دیگر بر نگردی؟

نشد قسمت، وصالت؛ از خدا خواهم که چون من...
دچار ماتم شیدایی ابتر نگردی


علی اصغر نظارت



عکس نوشته و متن روز جهانی دوقلوها | 25 عکس نوشته و پیامک تبریک روز جهانی دوقلوها