فدای تو


فدای تو

دیوانه گشته ام به خدا در هوای تو با خاطرات پرشده از خنده های تو آنجا که دائما، ز لبِ سرخ ارغوان اشعار تازه می شنوم، با صدای تو شایع شده، که پیامبرِ عاشقان توئی جانا بیا، که سجده کنم پیش پای تو من...


دیوانه گشته ام به خدا در هوای تو
با خاطرات پرشده از خنده های تو
آنجا که دائما، ز لبِ سرخ ارغوان
اشعار تازه می شنوم، با صدای تو
شایع شده، که پیامبرِ عاشقان توئی
جانا بیا، که سجده کنم پیش پای تو
من با خدای باور خود عهد بسته ام
تا آمدی، خلاصه شوم در خدای تو
در قیدِ قابِ پنجره ای کهنه مانده ام
باشد که دیده تازه کنم، در فضای تو
موسای من به موج وجودم نگاه کن
شاید چو نیل، رام شود با عصای تو
من نذر کرده ام که بیایی اگر، شوم
با چشم های بسته، دوان در قفای تو
بنگر، چه بر ورودیِ قلبم نوشته ام
این خانه، با تمامِ عطوفت، فدای تو




معرفی بهترین خودروهای تاریخ کشور آلمان