زُلفت پریشان کرده ای در قاب عکسی ماندگار جانم فدای آن لب و چَشمان شَهلا و خُمار کُهنه عشقی و فراموش نخواهی شد و من چَشم بستم به همه،جمله بنامت سَر و...
هر دو پرکار پر از غصه های نوشته در وصیت نامه سر بازان خسته از جنگ منتظر جلسه سیاستمداران پایان جنک را کسی رقم نزد گروهی از فرماندهان خندان از پیروزی...