گذشته


گذشته

به آینده می‌نگرم که همچون آینه‌ای پیش رویم ایستاده و گذشته‌ام را بازمی‌نماید که قطره قطره قطره از ابر زندگی بر زمین رویاهایم بارید و بارید و بارید از چه بود آن همه تلاش حسرت بود آنچه به دست...

به آینده می‌نگرم که همچون آینه‌ای
پیش رویم ایستاده
و گذشته‌ام را بازمی‌نماید
که قطره قطره قطره
از ابر زندگی بر زمین رویاهایم
بارید و بارید و بارید
از چه بود آن همه تلاش
حسرت بود آنچه به دست آمد
دویدیم از پی ماشین روزگار
سستی بود آنچه به کف آمد
هر چه دیدیم
هر چه گفتیم
نبود جز یک خیال خامی
در این هوای بارانی
خیامی کو تا بنشینیم و
عقده‌گشایی کنیم
با یک دو سه جامی

شنبه، 18 فروردین 1403





مستِ میِ عشق