2 روز پیش شعرنو شعرنو 4

صداقت جاده ها

... سراسیمه و بی پناه برق گمشده ی لبخندی را جستجو می کرد در شکاف ترک لحظه ها گویی به یآس مرداب رسیده بود یا نه ،آرامش یرکه و سنگ به وضوح می دید گل...

2 روز پیش شعرنو شعرنو 5

دار مکافات

دار مکافات........... من این دقایق تلخ و شیرین را همواره دنبال کرده بودم کلمه دار مکافات همیشه مرا درفکر فرو می برد به رهگذران تاریخ بشر به دروغ...

2 روز پیش شعرنو شعرنو 6

تارهای دلتنگی

‌دلتنگی به تنگ آمده بود ‌از عقربه‌ی ساعتی که از زمان جا مانده ‌و تیک تیک تیکش ‌تکه تکه شده ‌در لحظه لحظه‌‌ای که دیگر نیست ‌عنکبوت ‌جایت را بافته بود...

2 روز پیش شعرنو شعرنو 4

ناپدیدی

سالها بعد از یاد می‌روی؛ یا که پیش ازین از خاطرمان رفته بودی؟ یا در این لحظه؟ چه تفاوتی؟ رفتی و همه ناپیدا میدانیم: که ناپدیدیِ تو می‌ماند، در...

2 روز پیش شعرنو شعرنو 5

معلم

معلم اسوه ی ایثار علم وادب است معلم تشنه ی تعلیم و سوادرا سبب است معلم دیده بان مشق نوع بشر است پاسبان باغ علم از شکوفه تا ثمر است معلم می فروزد چون...

2 روز پیش شعرنو شعرنو 5

زمزمه فراق

زمزمه فراق.. و من امروز لباس کل کلی فصل خورشید تو را بر تن گردم مادر از صبح دعایش ذکر سلام تو بود و من امروز بعد سالی دوباره به روی برگ گلی میخندم...

2 روز پیش شعرنو شعرنو 4

داشتن نفس

زمان را به تو می بخشم مرا زود قضاوت نکنید مرا زود به آتش دوزخ مسپارید مرا در دستان آسمان جاییست که ابرها به نشانی من میبارند هر لحظه در دلم شوقیست...

2 روز پیش شعرنو شعرنو 5

ماه

چه شد شیفته ماه شدی؟ گوشی شناوا تر نیافتم؛ نگفته می‌فهمد و نخواسته در آغوش می‌کشد... آیشا

2 روز پیش شعرنو شعرنو 4

با من بمان

. . زنگ دبستان را با چترِ باران خورده وُ افتاده در کُنجِ کلاس درسِ جغرافی من دوست می دارم.... . ای حاصلِ دستانِ زیبارو با من بمان آرام در آسمانِ عشق...

2 روز پیش شعرنو شعرنو 9

اسوه زندگی من

شراب ناب من تویی مستی جان من تویی مونس تنهایی من پشت و پناه من تویی معنی زندگی من عشق و صفای من تویی اسوه بینظیر من امیر و فرمانده تویی قبله بندگی...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 5

هنوزم دوستش داری؟

هر کس که می بیند مرا، با طعنه می پرسد با این پریشانی، هنوزم دوستش داری؟ او رفته و با دیگران مشغول لبخندست گویا نمی دانی، هنوزم دوستش داری ؟ آیا خبر...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 6

مدیونم

به تو مدیونم یک حضور طولانی در پس نبودهایم چقدر صدا کردی حاضر... از محتاجت نشنیدی غایبی عجب واژه ای ست برای من چه رستخیز غریبی درونم را میبلعد واژه...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 5

دلت را به دست آورم

باید دلت را به دست آورم پیش از مرگ که تو با آن بال‌های بلورینت در نمایشنامه سیاه سرنوشت من نوشته شده بودی و من بی‌هیچ مقاومتی بر سر راه تو سبز شدم...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 4

اضطراب مزمن

نگاه تو به چشم من، غزلترین رمزها، در اولین قرار عاشقانه بود به دوش میکشم غمی، که عشق تو حکایتی نخواندنی، اگرچه شاعرانه بود زبانه میکشد زبان، دو لب...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 5

اخمِ تو

می‌توان با اخم تو یک جنگ را آغاز کرد یا که عشقت را به نوعِ دیگری ابراز کرد می‌توان فرهاد شد با تیشه‌ی شیرین عشق بیستون را عاشقانه مظهر اعجاز کرد در...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 14

عشق دوست

تا چند می کتی فلکا خون جگر مرا تا چند میزنی به تن و جان شرر مرا تا چند همچو مرغ گرفتار در قفس داری نهان بزیر پر و بال سر مرا زهرم بکام بریختی و از...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 6

سکوت

سکوت این خانه بی تو کُشَنده است؛ فریادی بی صدا، که در گلویِ زخمی ام خاطرات تو را حبس میکند. و من، زندانیِ تنها، در چهارچوبِ نگاهت، صدایِ تو را سکوت...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 5

تو را...

1 تو را در خطوط دستانم پنهان کرده‌ام پیوسته ببار بر عطش کویر تا نمیرد در جسمی که نفس می کشد 2 سیگار به سیگار دود می کند مرا زخم‌ نبودنت 3 آمدم از...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 5

خاموش باش

هر چه که پرسند چو ندانی مگو حرف دل خویش مکن باز گو تا که توانی کم وبیش گوش باش حرف نیکان بشنو، و خاموش باش پند من دارد جواب دیر باز دردهر چند داری...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 4

فدای تو

دیوانه گشته ام به خدا در هوای تو با خاطرات پرشده از خنده های تو آنجا که دائما، ز لبِ سرخ ارغوان اشعار تازه می شنوم، با صدای تو شایع شده، که پیامبرِ...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 2

شب های بی فردا

بسمه الله النور شب های بی فردا مادر بدون نور تو در قلب و ذهن ما تاریک تاریک است این شب های بی فردا هر لحظه پیش چشم ما گردد تداعی باز آن صحنه های تلخ...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 2

اگر ثواب کردم ؟

نماز صبح و عصری را ادا کردم پیاپی هی گناه اندر گناه کردم من آن طبلم تهی،انسان نما گاه تو را خوشحال و گاه رها کردم

3 روز پیش شعرنو شعرنو 2

عشق مجازی

دو پاره خط موازی تماسِ غیر حضوری شروع قصه ی ما شد تمام رابطه، دوری صدای مخملی زن شروع اولِ بازی شکوه دیدنی مرد فقط درون مجازی برای از تو نوشتن بساط...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 2

در آن اوج خوشی

همی گفتند و میگویند و گویند حکومت حق ما بوده ربودند همی گفتند خدایان زمینیم ز خود بهتر در این دنیا نبینیم اگر خیری رسد از جانب ماست اگر شری رود هم...

3 روز پیش شعرنو شعرنو 2

ره سپار

می سپارم دل به دریای خیالت رهسپارم رهسپار دشت های خاطراتت بی تو شاید با تو هرگز دل نمی دادم به غربت در حوالی صدایت کوچه های بی کسی را می سپردم به...