عشق یعنی آه، آتش گلعذاری سوختن مرگ پروانه ،شقایق برگ و باری سوختن عشق یعنی داغ زنجیر اسارت روی دست پا برهنه روی شنها غم گساری سوختن دشمن عشق آتشی از...
شبهای دراز بود و، من و بغض و خوشۀ پروین عود و چنگ و بادهای تند و، خواب پرنده دریا دریا شوق دیدار و، بیابان بیابان رویای شبنمها بر گونۀ شقایق نوازش...
بر گردد تا جبران تنهایی اااااااااز نو بپا کنیم سختی ها را تحمل کنیم دیِن مون ااااااادا کنیم سر بسجده نهیم شکر انه عاشق رفیق هم شویم عشق ورزیم و بنده...
روی ماهت گرفته بود زمین را بوسه دادم وانمود می کنم دو دلم اما دل توی دلم نیست مزار دروازه بان فقید گلباران شد زمین گرد است و قلمبه ولی ماه کمر باریک...
لمس انگشتان دستِ بی شمار رقصِ ناسوتی به پا کرده قمار با لب خندان به جای کِشت و کار کشتِ بی کِشتیم به کشتِ ابتکار دم و همدم ها که مشغولند فشار شاغل و...