داستان درخت (از نگاه تبر)


داستان درخت (از نگاه تبر)

براى درک بهتر این شعر لطفا ابتدا شعر درخت پیر را بخوانید . . به جنگلى کشاند مرد را قضا و قدر ز یک درخت کهن سال برید شاخه اى تر به رنج هاى گران شاخ را کشید بر دوش به خانه برد و به سختى تراششاعر:محمد مهدی ارجمند

"براى درک بهتر این شعر لطفا ابتدا شعر درخت پیر را بخوانید"
.
.
به جنگلى کشاند مرد را قضا و قدر
ز یک درخت کهن سال برید شاخه اى تر

به رنج هاى گران شاخ را کشید بر دوش
به خانه برد و به سختى تراش زد پیکر

خیال هاى خوشى را که داشت تکه ى چوب
به باد رفت و از آن ، مرد ساخت دسته تبر

در آخر هم به مشقت گداخت آهن سرد
به آب زد تن فولاد و کوفت آن بر سر

گذشت شب و روزى و تیز شد بسیار
و مرد راهى جنگل شدش به صبح دگر

تبر به دوش سواران راه آشنا پیمود
در سراپاى جنگل سبز گشت سرتاسر

به ناگهان غم و حیرت به چهره ظاهر شد
چرا که کهنه درختى نشست بر منظر

به چشم هم زدنیش آن گرفت بر سر دست
و چرخشى و نشاندش به سینه ى مادر

جهان به پیش دو چشمش سیاه شد ناگه
ز اشک سینه شکافت،چشمه شد ز خون جگر




ویژگی های افراد دو جنسه یا همان ترانس ها چگونه است ؟