روزی که دیدمت از کنارم تو رد شدی فهمیدم از نگاهت که مال من شدی دزیدی با لبخندِ توی چشمات قابِ دلو از همون لحظه که تمومِ قصه ام شدی هنوز پشت پنجره بی...
مستم من اگر ز عشق،؛ عاقل دانم چون بی مِیِ عشق زندگی نَتْوانم من رایحه ای ز عطر عشق افشانم چون عشق نشسته در میان جانم چون بلبل عاشق از گلستانهایم زین...
یاد می آری از اول میل دعوا داشتی؟ با منت چون کودکان یا قهر بود یا آشتی چون برای دیدنت کارم به خواهش می کشید وعده میدادی، سرِ وعده مرا می کاشتی تا به...