قفس تنهایی

شب یلدا ،شب تاریک و زمستانی سرد شب غمها و شب یخ زدن حس امید در میان قفس تنهایی...... زجه اش تنهایی است ،زجه اش بی کسی است زجه اش حسرت و دلواپسی است گاه با آن نٕی چوپانی خویش سَرٕ بازی دارد گاه...
شب یلدا ،شب تاریک و زمستانی سرد
شب غمها و شب یخ زدن حس امید
در میان قفس تنهایی......
زجه اش تنهایی است ،زجه اش بی کسی است
زجه اش حسرت و دلواپسی است
گاه با آن نٕی چوپانی خویش سَرٕ بازی دارد
گاه با بی کسی خویش نوایی دارد،
دلش از حسرت دیرینه گرفت
تا که مهتاب شبی ،باز از آن کوچه گذشت
جای دل آینه شد
آینه نقش تمامی بنمود
زمستان 76 مرغی عاشق از ادبیات ایران خاموش شد و نوای دلنشین بی تو مهتاب شبی ..... در گوش زمان ماندگار. بیاد استاد فریدون مشیری همدانی و آخرین دیدارش در دانشگاه شیراز
و صد افسوس که او راه قیامت پیمود
زمستان 1376 شیراز ( ش،ک کاظمی )
شب غمها و شب یخ زدن حس امید
در میان قفس تنهایی......
زجه اش تنهایی است ،زجه اش بی کسی است
زجه اش حسرت و دلواپسی است
گاه با آن نٕی چوپانی خویش سَرٕ بازی دارد
گاه با بی کسی خویش نوایی دارد،
دلش از حسرت دیرینه گرفت
تا که مهتاب شبی ،باز از آن کوچه گذشت
جای دل آینه شد
آینه نقش تمامی بنمود
زمستان 76 مرغی عاشق از ادبیات ایران خاموش شد و نوای دلنشین بی تو مهتاب شبی ..... در گوش زمان ماندگار. بیاد استاد فریدون مشیری همدانی و آخرین دیدارش در دانشگاه شیراز
و صد افسوس که او راه قیامت پیمود
زمستان 1376 شیراز ( ش،ک کاظمی )