سرزمین زیتون ها
باران آسمان تو خونین است، ای شکوه اراده ها سیراب شوند کودکان تشنه لب بی پناه در خون خویش از دست حرمله های زمانه، اشک مادران سینه سوخته ، وداع دختران با سرهای بریده لالههای خونین و...
باران آسمان تو
خونین
است،
ای شکوه اراده ها
سیراب شوند
کودکان تشنه لب بی پناه
در خون خویش
از دست حرمله های زمانه،
اشک مادران سینه سوخته ،
وداع دختران
با سرهای بریده
لالههای خونین
و سکوت بردگان استکبار
جان سوز
است و تلخ،
ای سرزمین زیتون های
سربریده،
ای قربانگاه عشق
آزادی، مقاومت
خون چکه میکند
از نگاه مادران
موطن تو،
نیست رنگ و بوی شرف
در طینت
شمرهای زمانه،
آنگاه که با
جار عنیف
آتش و آوار
میلرزد دل کودکان غبار زده
ابرها رخت عزا میپوشند،
از غمامه های تار
خون چکه میکند،
با صد دریا
نمیتوان شست
آثار خون های
به ناحق ریخته شده،
شکسته
شاخه های
درخت مانچینیل
بزنید تبر آخر
برتنه ی سستش،
نزدیک است
آن روز
که
دل سنگ ها باز شود،
غزل ها خوانده شود،
آسمان
رنگ عوض کند،
باران طراوت بارد ،
قاصدک ها خبر از
سرافرازی
تو آرند،
آزادی ات را چشن گیرند،
تاریخ
زبان خواهد گشود
از
مقاومت و شجاعت تو
و سکوت
شیوخ برده صفت
و
دیان های گرگ صفت
و کفتارها ،
فلسطین خطه ی تو
و برای توست،
به زباله دان تاریخ
روند
خاک دزدها
درخت مانچینیل در سواحل آمریکای مرکزی، مکزیک و فلوریدا قرار دارد
و به درخت مرگ معروف است
در این شعر
رژیم صهیونیستی به درخت مانچینیل توصیف شده است