قلم می رقصد
قلم می رقصد قلم می رقصد امشب با خیال روی زیبایت چه تحریری شود رندانه از زلف چلیپایت تمام صفحه مشقم شده مشتاق دیدارت شدم مجنون نامت ، محو لیلای الفبایت چه میشد پای دیوارت ، کنار سوسن و...
قلم می رقصد
قلم می رقصد امشب با خیال روی زیبایت
چه تحریری شود رندانه از زلف چلیپایت
تمام صفحه مشقم شده مشتاق دیدارت
شدم مجنون نامت ، محو لیلای الفبایت
چه میشد پای دیوارت ، کنار سوسن و سنبل
لبم را پیچکی سازم ببوسم کنج لبهایت
هوای تو مرا برده ز مسجد سوی میخانه
مگر جانی دگر یابم از آن جام مسیحایت
بریدم از مه و پروین ندارم آرزو جز این
شوم کیش رخت ای نازنین مات تماشایت
طلوع روی زیبایت. دلیل عاشقی هایم
غروب غصه هایم گشته ابروی دل آرایت
طنین سازچشمانت هوایی کرده مستان را
غزل سازم در این مستی زچشمان فریبایت
سحرگاهی بخود گفتم، رضا ؛ از شاعری بگذر
ولی نه ، شهره ی شهریست شه بیت غزل هایت
قلم می رقصد امشب با خیال روی زیبایت
چه تحریری شود رندانه از زلف چلیپایت
تمام صفحه مشقم شده مشتاق دیدارت
شدم مجنون نامت ، محو لیلای الفبایت
چه میشد پای دیوارت ، کنار سوسن و سنبل
لبم را پیچکی سازم ببوسم کنج لبهایت
هوای تو مرا برده ز مسجد سوی میخانه
مگر جانی دگر یابم از آن جام مسیحایت
بریدم از مه و پروین ندارم آرزو جز این
شوم کیش رخت ای نازنین مات تماشایت
طلوع روی زیبایت. دلیل عاشقی هایم
غروب غصه هایم گشته ابروی دل آرایت
طنین سازچشمانت هوایی کرده مستان را
غزل سازم در این مستی زچشمان فریبایت
سحرگاهی بخود گفتم، رضا ؛ از شاعری بگذر
ولی نه ، شهره ی شهریست شه بیت غزل هایت