چلچراغ
طنز
قصه یک عکس؛ جنگ سرد
دیشب توی خواب دیدم روی گلویم دو تا دست سبز شده. با دستهای تازهام موهایم را پشت سرم بستم
چلچراغ
طنز
داستان کوتاه «عمو رضا»
از ترمینال سرِ کوچهمان وقتی سمت آزادی میروم، انگار خیالم راحت است که مسیرم را درست انتخاب کردهام
چلچراغ
طنز
کارگاه تجربه داستان – قسمت دوم
خلق داستان و جهان داستانی یک فرایند است، یک فرایند چند مرحلهای. من به هفت مرحله برای رسیدن به نقطه خلق فکر کردهام
چلچراغ
طنز
یادداشت – کفش تنگ
تابهحال دیده نشده راننده قطاری که دارد جلو میرود، دو سه دقیقه یک بار از توی بلندگو داد بزند: «در حال رفتن هستیم.»
چلچراغ
طنز
قصه یک عکس؛ خداحافظی طولانی
من از همین حالا دلم برای سایه آدمها تنگ شده. هنوز نرفته دلم میخواهد چنگ بیندازم به در و دیوار آپارتمان کهنه
چلچراغ
طنز
یادداشت – وقت تقسیم
آدمیزاد است دیگر. دنبال تفنن. خواندن بعضی ارقام، بدون شرح اضافی ممکن است برای شما هم موجب انبساط خاطر باشد.