یادداشت – خواهم که کشد جان من آزار تو
امسال بخش کودک انتشارات پنگوئن تصمیم گرفت باقیات صالحاتی نثار مرحوم رولد دال کند و همه کلمات آزاردهنده مجموعه آثار او را تعدیل کند
دلخوشکنک تازه. اگر این سمت دنیا، دستگاه ارشاد که ناخواسته و از بد روزگار متحمل بخش فرهنگ هم شده است، مشغول منزهسازی حداکثری کتابها به نیت فرستادن بیشبهه آدمیان به بهشت است، آن سمت دنیا هم دم و دستگاهی برای منزهسازی ساختهاند، البته به نیت ساختن بهشت روی زمین.
بعد از اینکه چند سال پیش تصمیم گرفتند کتابهای مارک تواین را از بدآموزی خالی کنند و کلماتی را که معتقد بودند نژادپرستانه و نامربوط است، حذف کنند، امسال هم بخش کودک انتشارات پنگوئن تصمیم گرفت باقیات صالحاتی نثار مرحوم رولد دال کند و همه کلمات آزاردهنده مجموعه آثار او را تعدیل کند. دامنه این آزارهای نویسنده کودکآزار فقید حتی تا کلماتی مثل چاق و امثال آن را هم شامل شده است.
البته بعد از مختصری سروصدا و اعتراض و اعلام موضع از بالا تا پایین مملکت، فروش سری آزاردار کتابهای رولد دال چنان زیاد شد، که انتشارات تصمیم گرفت هم نسخه آزاردار و هم نسخه بیآزار را با هم بفروشد و دکان را دونبش کند. چیزی که هست، اینکه به عنوان یک چاق سابقهدار، از زمان کودکی تا همین حالا، از خواندن کلمه چاق در هیچ کتابی دچار آزردگی نشدهام. درواقع وجود کلمه «چاق» باعث نشده است احساس کنم دنیا دارد به جای بدتری تبدیل میشود.
فرضیه توطئه میگوید کل ماجرا بازاریابی تازهای بوده است برای نویسندهای که لابد بعد از مرگ، خطر کمفروش شدن تهدیدش میکرده. اما احتمالا قضیه فقط این است که عدهای هستند که احساس میکنند راه و روش بهتر کردن دنیا را بلدند و از آنجا که همه نمیتوانند به اندازه رئیسجمهور یک کشور جهان سومی به کرسی مدیریت جهان تکیه بزنند، ناچارند انرژیشان را در مسیر دیگری تخلیه کنند و کدام مسیر دمدستتر از آثار نویسندهای با دستهای کوتاه از دنیا!
مبارزین رادیکال کشور خودمان در فرنگ، چند سال پیش وقتی از تغییر دادن رسالههای عملیه ناامید شدند، تصمیم گرفتند به جایش اخلاق جنسی مولانا و سعدی را بهبود دهند. اگر بناست شیخ اجل و مولای روم از گزند دنیای منزه در امان نباشند، نویسنده متفنن بریتانیایی چرا باید آسوده در گورش بخوابد؟
نویسنده: ابراهیم قربانپور
هفتهنامه چلچراغ، شماره ۸۹۸