21-03-1403
شعرنو
شعرنو
شوره زار
چه فرقی میکند در گور باشم و یا همواره لال و کور باشم زمانیکه خدا هم رفتنی شد چرا من بنده ی دستور باشم قضاوت کارِ بیکارانِ خار است دلانِ مرده ی بی...
21-03-1403
شعرنو
شعرنو
عدالت
بنام خدا آنکه خود مجری عدالت بود با بی عدالتی جان سپرد آنان که از عدالت دم می زنند با بی عدالتی سر می زنند عدالت یعنی چه؟ عدالت یعنی واژه فریب عدالت...
21-03-1403
شعرنو
شعرنو
حاجی ترین
امسال هم حاجی ترینی بین حجاج حاجیترینی سرترینی بین حجاج با حاجیان از کشور شمس الشموست آقای من تو همنشینی بین حجاج تو قرة العین تمام کائناتی بر حلقه...
21-03-1403
شعرنو
شعرنو
(( محراب عشقیده))
(( محراب عشقیده)) ایلش گوروم گوزل دردین دئنن منه رح روف ساراتمیسان نولوب جانیم سنه المازکی کوسموسن حالیم سوروشموسان بیچاره عاشیقه ، سن بیر...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
اشک
هبوط اشک سیمین من بر سینهی مست تن پوشی که تو برایم ره آورده بودی آمیخته شدن اشک و نخ است و شمیم مانده از تو از واپسین آغوشت بر این تن پوش، محیط را...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
صیاد
دیدار ِ لبخندت عجب رُخداد ِ خوبی میشود بیشک خدایِ خالقت قناد ِ خوبی میشود دل از نجیبان برده ای با دام ِ لب های تَرت بادام ِچشمت بی هوا استاد ِ...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
همزاد
تو، آن آرامش محضی که در کشاکش لبهای عاصی آفریده شد یکشنبه 3 شهریور 1398
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
چلچله
ترس و تنهایی تو پشت ِ نگاه ِ پنجره بغض ِ جامونده ی تلخی ،تومسیر حنجره سهم من ازون همه خاطره دو تا چمدون بقیش حک شده مث نقاشی رو تنمون من همون مسافر...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
بر شاخه های لرزان
. آفتاب پرستانی که در سایه های موهوم چشمان باباقوری شان هر دو باهم باز و بسته می شود گاه در مه بزنند یاد پرستویی را محمد کریم زاده نیستانک 20 خرداد...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
قطره باران
روی برگ گل نشستم، لرزان و کوچک، ترس از سقوط درونم را فرا گرفته بود. ناگهان نسیمی وزید، من را از برگ جدا کرد، به پایین رها شدم. با سرعت سقوط میکردم،...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
آرزو
آرزوهایم را به پلک های تو بستم چون خدا از چشم تو معجزه ها می کند...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
شیرین من
تو زیبا ماهروی قصر خسرو ، همدم پروین ، چراغ روشن خواب جوانبختی منم فرهاد منم با مار و مورو خار و خس همدم رفیق سالیان سنگ ، صبوری رنجبر ، فرهاد بی...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
ماهی لال
خانه را مثل تنگ می بینم که در آن درب اضطراری نیست هرچه هم دور خویش می چرخم واقعا فرصت فراری نیست ماهی کوچکی که من باشم دوست دارم دوباره برگردم به...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
بغض اادوه
بغض اندوه بغض اندوه نگاهت را به مژگانت نریز اشکهای بی حسابت را به دامانت نریز گیسو افشان کن بروی شانه اما بعد ازآن ناز را مابین اندام گل افشانت....
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
آتش عشق
دعای تو چند صباحی است به گوشم که رسید گر چو مزاح نیست به دست و پر بالم که رسید درکنج دیوارت با غم عشق ات تا به سحر بنشستم سر به بالای دار ندادم و...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
در جستجوی یار
در راه کاروانیم بر بام آسمانها باشد که بازبینیم، دیدار آشنارا ای دوست کو نشانت چون خسته گشته این دل دیوانگان بدانند، آشفتگی دل ها از بین این ستاره...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
چشمان تو
غم عین دو چشمان سیاهت شده خنجر هی چنگ زند خون کند تنگ کند قلب لبخند زنم من که شدم مست و خرابت تو اخم کنی دل ندهی روی بگردانی از من این رسم ادب نیست...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
رنگی
ترس های دیار حق شماره گذاری دقیقه های سامان نیافته. اگر هیچ نمی مردیم وپیر نمی شدیم دستمان را به کدام لبه پرتگاه گیر می کردیم دیگر لازم نیست به...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
زندگی نیست بجز
زندگی نیست بجز کشف زیبایی و جستجوی نور در گذرگاه روزمرگیهای زندگی روزانه. زندگی نیست بجز رهایی از تاریکیها و اسیر سرابها نشدن. ناخدای کشتی وجود...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
سکوت
گاهی احساس می کنی نمی فهمی یا تو را نمی فهمند حرف که می زنی مانند دیوانگان نگاهت می کنند اینجا اینطور است ، سکوت که می کنی دلشان برایت می سوزد و به...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
رجز
من ان سر بازخاک سرفرازم بنام خاک به سربازی بنازم بود پیوسته سنگر اشیانم چوعاشق دردل ان مهربانم چراغم ماه و قوتم باد گلشن حراست می کنم از مرز میهن چو...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
قاف مثلِ....
ای قلم، قافیه پرداز غم غربت او باش یا که قربانی بی سر شده ی قسمت او باش به قمر یا که به خورشید قسم، چون که درآید راوی قبله ی او، یا غزل صحبت او باش...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
خدایا من تو رو دیدم
خدایا من تورو دیدم و درلحظه پسندیدم تو تو چشمای شهرادی من امروز به تو خندیدم تو دستات توی دستم بود همین دیروز که رقصیدم تو امشب شام میخوردی سر میزی...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
جای تو نیست
هر چه کردم نگهت دارم به ببرت عشق ببارانم نشدش بس که ستم کردی تو وبه تبعید زدل خود تو سزا کردی خود نه دگر یادی هست نه دگر جای تو در جان من است جان من...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
رجیم
رجیمِ کویِ محبوبم شکایت نیست از این غم حکایت دارد این دل از غرورِ دلبری افسون که افیونِ نگاهش برده از جانم توانم را شده سرخابه تنپوشِ مِی از شوقِ...