20-03-1403
شعرنو
شعرنو
مشعر دارالسلام
پس کی روایت می کنی شعر شبابت را کی میچشم لبخند لبهای ربابت را وقتی که موج گیسویت ساحل ندارد غرقم میان موج ها هر پیچ و تابت را شب در کنار موج های قد...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
عروسک
فراوان بود حراحت موهایش را آورده بود برای بخیه های تنم تنها عروسک اتاقم. محمدرضا دهگان
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
جسارت
عقربه هایی که جسارت دویدن ندارند محکومند به درجا زدن
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
شهدای گمنام
شهدای گمنام شعر تقدیم به روح شهدای گمنام آنها که در زمین گمنام ند ودر آسمانها مشهور بوی جبهه بار دیگر بر مشام عاشقان میرسد با استخوان هایی ز سمت...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
روز وصال
با قلم شعر ، چنین گفتمت پا نکشم ، پس نروم از برت گر چه کِشد درد مرا ، کام عمیق از غمت سنگ صبورم شده این غم ، برِ بیش و کمت بشنو از این دلبر جانانه...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
مزار
در خاک سپردهایم عزیزان را با دل تنگ یادشان در دل ما همیشه زنده و پر از رنگ گذشتن از دنیا چون برگ خزان، سست و لطیف اما در یادگار ما، گردون سرد و...
20-03-1403
شعرنو
شعرنو
ساز دنیا
چو بلبل با کلاغی همنشین شد سیاهی با سفیدی نقش چین شد دمی بلبل بخواند بر شاخه ی گل درون مرغزار پیچید صدایش به یک باره بهشتی آفرید شد کلاغ هم خواست...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
موجی بسوی خم
یک سینه و صد هزار دل در تب و تاب این جمله و صد هزار و یک دل بی تاب یک عده ز پیش ،عده ای در راهند ناگاه امین وحی و این جمله ی ناب بَلَغتِ.... هرآنچه...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
شهر آشوب
ای دختر شهر آشوب سر دسته هر اوباش رویای منی هر شب شاهن شه قلبم باش یک پنجره ای وا کن گاهی تو نگاهم کن یک بار دگر بازم عشقم تو صدایم کن تابو شکن ای...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
پایانِ تلخ
من آن گُلم که باورِ زیبا شدن نداشت در پرده ماند و میلِ شکوفا شدن نداشت رودی که گِل، زلالِ تَنَش را کدر نمود انگیزهای به رفتن و دریا شدن نداشت مرغی...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
شانه مردانه
گفت آشوبم،خرابم یک دلی دیوانه دارم آسمانی ابر تیره در میانِ خانه دارم گفت تشویشم، دوایی، مرهمی بغضم سراسر تکیه دادم گفتمش، من شانهای مردانه دارم
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
درد هستی
بخش اول جان ز تن کی میرود کی ای اجل تا که دست خود بشویم از جهان کاش با آن تیغ در دست میزدم بر رگ خود یک نشانی یک نشان کاش وقتی که ز پل رد میشدم فکر...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
سلام
سلام آغاز راهی که آمدم و تلخی و شیرینی راه دیرآمدنها و رفتنهایت نبودنت ضجهزدنهایم تو کجا باید بروی که نمیدانی؟ شعرهایی که از تو پنهان کردهام. و...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
1...
تو نماز صبح منی من نمازگزاری که رکعت های نمازش را از یاد برده است...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
گویم...
گویند رفتن چرا؟بمان و پس بگیر گویم به قیمت چه نگاهی؟ اشک مادرم یا کمر خمیده پدرم؟ گویند تاوان خوشیها،بیچارگیست ثانیهها به خود گویم،این رویاها دگر...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
زندگی شیرین و زیبا
شب تاریک و می درخشد هر ستاره در آسمان نور فانوسی از پنجره خانه ای تو را شادمان آن که در باغ و بستان عمری به سر روزگار یا آن بادیه نشین درکنار چشمه...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
محزون
سر و سامان که میبینم ز راه تو گرشد ، ای داد مرا هر لحظه از چشم دگر ره بستهای چون باد دل گم گشته خود را طلب کردم ، ندانستم که آن سرو روان در خانهٔ...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
کنار تو
بنام خداوند بخشنده و مهربان کنار تو فقط آروم میشم پر از دلشوره ام هر جای دیگه تو تقدیر منی بی لحظه ای شک چشات این رو به من هر لحظه میگه تو می خندی...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
شهید خدمت
شعله ها روشن چو از ایثارتان هم طهـارت جلـوه بر افکارتان یادِ یـزدان چون چـراغِ رهنمـا دستِ ایـزد هـر کجـا انصارتان خستگی راهـی نـدارد بـر شما در...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
هوای عشق
هستم در هوای عشق سرگشته ورنجور دارم در دل شعله ها ودرچشمهااشک شور هرجا که قدم می زنم جستجویم یاراست اودرکنارم است و گویا من از او دور هرگام فریادی...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
غم شیرین 124
روزی یک تار موی سپید غنیمت بود مرا امروز یک تار موی سیاهم غنیمت است بودند صیدمن وچو پروانگان گرد شمع امروز شمع سوخته عمرم بر عزیمت است پایان نشد غم...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
کوچه شیدایی
دل تَنگ شُدم یارا زان کوچه گُذر کردم یاد تو و آن لب ها صد بوسه بِدَر کردم جای تو گُل یاسی است بر سَر در آن منزل جانم تو بدان یک دَم یادت نَرود از دل...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
حادثه
او که از عاشقی و رسم وفا دم می زد غصه هایش به دلم یک شبه باری شد و رفت پیچکی بود که دائم به تنم می پیچید آنقَدَر رفت به بالا که بهاری شد و رفت بر سر...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
کرشمه
کرشمه دُرد شراب خوش ست و دَرد رباب هم فکر شباب خوش ست ذکر جناب هم یک ذره ایم و بروی خاک نقطه نقطه ایم هر زره زره مثنوی یا غزلی ناب ناب هم بایک کرشمه...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
باب المراد
آه و افسوس که در گوشه بغداد تو یار نبود جز چند کبوتر به تو جانا ،که غم خوار نبود شد قاتل تو همسر تو وای خدا جان آن رونق دین بود،مگر آن خود دلدار...