19-03-1403
شعرنو
شعرنو
توبه کردم
دوستت دارم ولی اصرار را توبه کردم عاشقی کردم ولی انکار را توبه کردم هر کجا ابراز کردم مسخره ها شدم من عاشقی کردن به غم بسیار را توبه کردم عشق او در...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
رهبری میکند
نورِ حق درتو جلوه گری میکند هر کلامت بر دلها،سروری میکند کم آرند واژه ها ،در مدح تو جهان اسلام ازتو پیروی میکند در دریای طوفان و گردابِ قعر این...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
مه ماتم
هرآنکه در مه ماتم عزانگه دارد خداش در دو جهان از بلا نگه دارد خوشا بحال کسی کو حسینی گشت حقیقتا ادب و هم وفا نگه دارد به زیر پرچم عشقش نشسته ام عمری...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
روزگار تلخ
خسته ام.... از این بی عدالتی های روزگار... از این تکرار پی در پی، غم های هر روز... از خود رنجورم، از ادمهای عالم، رنجورتر... نه تاب و نه توانی،...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
تو زیبایی هنوز
گرچه دوری از بَـرم امـا تـو زیبایـی هنـوز من ز خود گـم گشته ام اما تـو پیـدایـی هنـوز گرچـه تـو طعنه شـدی شعـر به خـُـردی گویـم در خفای دفتـرم اما...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
عکاس
چشمای تو لبخند به لنز رفتارِ آدمها پرواز از کوچیدنِ رقصِ کبوترها از رنگِ سبزِ روسریها تازه فهمیدم این مرگِ مغزی بود، نه رویای یک عکاس علی رفیعی...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
جادوگر...
جادوی کوه چنگ در سنگ زدیم پنجه در پنجه ی کوه تا غنیمت ببریم برفها راارزان کوه هم یادش بود باربر دوش عمری پیرمردی لرزان برفها را می برد و چنین می...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
هیهات
بنام نامی الله خدای پاک و بی همتا یه کا بوسه یه کابوسه یه کابوس. یه خواب بد، تو بیداری؟ یا بیداریِ بعد از خواب؟ اگر خوابم؛ چرا در خواب می خوابم؟ وگر...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
ماهی لال
خانه را مثل تنگ می بینم که در آن درب اضطراری نیست هرچه هم دور خویش می چرخم واقعا فرصت فراری نیست ماهی کوچکی که من باشم دوست دارم دوباره برگردم به...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
کاش
کاش واژه ها توان بازگو کردن احسان من رو داشتن کاش آسمان و ماه مال من بود تا در دفترخانه احساس بنامت میزدم کاش از جنس خواب بودم تا در دریای چشمانت تا...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
اشتیاق
دستانم بگیر و ببر با خود به آغوش خویش دلتنگ و مستم ز دوریت و مشتاق وصال خویش هیچیک پ ن: نازنینم عشق تویی عشوه تویی نـاز و کرشــــــمـه تویی...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
ذی الحجه
هر چند گنه راه صوابم کج کرد نفسم به هزار فتنه با من لج کرد با این همه جرم ومعصیت یا الله ذی الحجه شد و دلم هوای حج کرد
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
صـورتک
......صـورتک صد صورتک به رخ ، کز اوّل ره تا نقابِ خاک بدبـسته بود دل ، چو به شهرِ خرابِ خاک چون زاهدی به ظاهـرِ خوش پیش خلق و لیک، اندر پسِ حرم چه؟؟...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
یاد باد
یاد آن خوبی ز من هرگز نرفتش تا ابد کم نهادی تا به یک بودن، کنم یک از دوصد صاعقه ای از بَرَت انداختی در حسّ دلم زان در آوردم درختی از بُنی با صد...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
کشتی شکسته
چو کشتی شکسته ی غوطه ور در آب... گرفتارم در میان این گرداب تنها و سرگردان ، درمانده و بی تاب پنجه در پنجه ی خوفناک این تیزآب هوا سرد، آسمان تاریک و...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
دیدار
هر چند گذشته از شب و تنهایم دیدار گلی سرخ شده رؤیایم می سوزم و بیقرارم و می ترسم ای حضرت عشق دل کند رسوایم محمد صادق بخشی تقدیم به دوستان جان
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
چند قطره مهربانی
در قحطی عاطفه در غریبی محبت چند جرعه مهربانی تمنا کردم رشک بردم در غربت روزگار اشک ریختم در بازار کساد مروت اندکی نیاز به تنفس دارم نفسم تنگ و جانم...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
بغض اادوه
بغض اندوه بغض اندوه نگاهت را به مژگانت نریز اشکهای بی حسابت را به دامانت نریز گیسو افشان کن بروی شانه اما بعد ازآن ناز را مابین اندام گل افشانت....
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
آتش عشق
دعای تو چند صباحی است به گوشم که رسید گر چو مزاح نیست به دست و پر بالم که رسید درکنج دیوارت با غم عشق ات تا به سحر بنشستم سر به بالای دار ندادم و...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
در جستجوی یار
در راه کاروانیم بر بام آسمانها باشد که بازبینیم، دیدار آشنارا ای دوست کو نشانت چون خسته گشته این دل دیوانگان بدانند، آشفتگی دل ها از بین این ستاره...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
چشمان تو
غم عین دو چشمان سیاهت شده خنجر هی چنگ زند خون کند تنگ کند قلب لبخند زنم من که شدم مست و خرابت تو اخم کنی دل ندهی روی بگردانی از من این رسم ادب نیست...
19-03-1403
شعرنو
شعرنو
آهوی وحشی
قطعاً وجودت نازنین اکرام خواهد شد چشم و چراغ انجمن اعلام خواهد شد آهوی وحشیِ جوان ِ آرزوهایم در بیشه زار چشم مستت رام خواهد شد وقتی تو هستی اشتیاق...
18-03-1403
شعرنو
شعرنو
آدمک
چشم،چشم،دو ابرو دماغ و دهن، یه گردو حالا بذار دو تا گوش موهاش نشه فراموش چوب،چوب،یه گردن اینم که گِردیِ تن دست،دست، دو تا پا یه آدم، امّا تنها خون...
18-03-1403
شعرنو
شعرنو
رکورد
میگن تو آفریقا اوضا خرابه اعتمادی دیگه وجود نداره امنیتش دروغتر از سراب و درا همه چفت سه قفله داره بدی و زشتی و دروغ و حیله جهل و تعصب دیگه ته نداره...
18-03-1403
شعرنو
شعرنو
غم باد..
این که بالا رفتن ات من را به پایین میکشد غم باد نیست.. چای خوردی سرد شد..ها سردی چای من از این باد نیست.. زو کشیدن در بچگی..خب یادت هم هست هنوز.من...