مستم من اگر ز عشق،؛ عاقل دانم چون بی مِیِ عشق زندگی نَتْوانم من رایحه ای ز عطر عشق افشانم چون عشق نشسته در میان جانم چون بلبل عاشق از گلستانهایم زین...
یاد می آری از اول میل دعوا داشتی؟ با منت چون کودکان یا قهر بود یا آشتی چون برای دیدنت کارم به خواهش می کشید وعده میدادی، سرِ وعده مرا می کاشتی تا به...
خدا نکند گدا که هیچ آدم بی اصالت معتبر شود چون که در فکرش زمین زیر پایش لرزان شود جای خدا نشیند و حکم کند... خدا نکند که انسان با اصالتی خار شود چون...